آیه 23 سوره ذاریات

از دانشنامه‌ی اسلامی

فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ

[51–23] (مشاهده آیه در سوره)


<<22 آیه 23 سوره ذاریات 24>>
سوره :سوره ذاریات (51)
جزء :26
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس به خدای آسمان و زمین قسم که این (وعده و رزق مقدّر) به مانند تکلّمی که با یکدیگر می‌کنید حقّ و حقیقت است.

پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده می شوید، حقّ و یقینی است، همان گونه که شما [وقت سخن گفتن یقین دارید] سخن می گویید.

پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين، كه واقعاً او حق است همان گونه كه خود شما سخن مى‌گوييد.

پس سوگند به پروردگار آسمانها و زمين كه اين سخن، آنچنان كه سخن مى‌گوييد، حتمى است.

سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حقّ است همان گونه که شما سخن می‌گویید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

By the Lord of the sky and the earth, it is indeed the truth, just as [it is a fact that] you speak.

And by the Lord of the heavens and the earth! it is most surely the truth, just as you do speak.

And by the Lord of the heavens and the earth, it is the truth, even as (it is true) that ye speak.

Then, by the Lord of heaven and earth, this is the very Truth, as much as the fact that ye can speak intelligently to each other.

معانی کلمات آیه

«مِثْلَ مَآ أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ»: مراد این است که وقوع رستاخیز و وجود بهشت و دوزخ و سعادت و شقاوت در آخرت، محقق و بدور از شک و گمان است، بدان گونه که سخن گفتن خودتان برایتان محسوس است و واقعیت دارد و درباره آن شک و تردید ندارید.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22»

و در زمين براى اهل يقين، نشانه‌هايى است. و در (آفرينش) خودتان (نيز نشانه‌هايى از قدرت، عظمت و حكمت الهى است.) پس چرا (به چشم بصيرت) نمى‌نگريد؟ و (تقدير و تدبير) رزق شما و آنچه وعده داده مى‌شويد، در آسمان و عالم بالاست.

فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»

پس به پروردگار آسمان و زمين سوگند، اين سخن ما حق است همچنان كه شما سخن مى‌گوييد. (همان طور كه در سخن گفتن خود شك نمى‌كنيد، در گفته‌هاى ما نيز شك نكنيد.)

نکته ها

قرآن، شرط هدايت شدن و به يقين رسيدن از طريق آيات طبيعت و كتاب شريعت را، دلِ آماده مى‌داند: «آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»، «لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ» «1»، «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»* «2»، «لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»* «3»، «لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»* «4»، «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»* «5»، «لِأُولِي النُّهى‌»* «6»، «لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ» «7»، «لَآياتٍ لِلْعالِمِينَ» «8» و «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» «9».

در آفرينش زمين و انسان نكات بسيارى نهفته است از جمله:

حجم زمين، مساحت و عمق آن، كوه‌ها و دره‌ها، فاصله آن با خورشيد و كرات ديگر، حركات‌

«1». يونس، 67.

«2». رعد، 3.

«3». رعد، 4.

«4». ابراهيم، 5.

«5». نحل، 79.

«6». طه، 128.

«7». حجر، 75.

«8». روم، 22.

«9». بقره، 2.

جلد 9 - صفحه 250

گوناگون زمين، معادن پيدا و ناپيدا، روئيدنى‌ها، آب‌هاى ذخيره شده، رنگ‌ها، سنگ‌ها، خاك‌ها، ميوه‌ها، گياهان، تصفيه كنندگى زمين، تأمين كننده تمام نيازهاى ساكنان آن و دارا بودن مواد غذايى براى تغذيه همه حيوانات و انسان‌ها، كه براى طالبان يقين نشانه‌هاى قدرت و حكمت خداوند است.

حالات مختلف بدن، از نطفه تا مراحل بعد، نشانه قدرت اوست. غرايز گوناگون انسان نشانه حكمت و علم او به نيازهاى انسان است.

هماهنگى ميان حواسّ بدن و عدم اصطكاك آنها با يكديگر، نظام استخوان‌بندى و اعصاب، دستگاه تنفس، دستگاه گوارش، دستگاه بينايى و شنوايى، نظام دفاعى، همه و همه نشانه‌هايى از خداوند قادر متعال است.

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: خداوند تو را شنوا و بينا آفريد، هم شاد مى‌شوى و هم غضبناك، هم گرسنگى را احساس مى‌كنى و هم سيرى را. «1»

مردم به خاطر ضعف ايمان به مقدّر بودن رزق، گرفتار گناه، سرقت، كم فروشى، حرص، بخل و انواع خلافكارى‌ها مى‌شوند.

نزول رزق، با حساب و كتاب دقيق است، «عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» «2» اصل و سرچشمه نزد ماست و ما جز به مقدار معلوم، فرو نمى‌فرستيم.

آيه‌ «فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ» را چند نوع مى‌توان معنا كرد:

الف. مراد باران باشد كه از آسمان نازل مى‌شود و همچنين نور و ابر و باد و ...

ب. مراد آن باشد كه تقدير امور زمينيان در آسمان‌هاست.

ج. رزق ابدى كه بهشت است در آسمان‌هاست.

د. تحقق وعده‌هاى الهى (نزول رحمت يا عذاب) از سمت آسمان است. «3»

«مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ» يعنى همان اندازه كه سخن گفتن شما برايتان محسوس است و واقعيّت دارد، وعده‌هاى الهى نيز همين گونه است، پس در آنها شك نكنيد.

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». حجر، 21.

«3». تفسير راهنما.

جلد 9 - صفحه 251

پیام ها

1- نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى در زمين، همراه با پيشرفت علم و كشف اسرار طبيعت، روز به روز آشكارتر مى‌شود. وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ‌ ...

2- آيات و نشانه‌هاى الهى در زمين، بسيار زياد و قابل توجّه است. «وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ» (كلمه‌ «آياتٌ» جمع و نكره آمده كه بيانگر تعدّد و عظمت است.)

3- خداشناسى، بايد بر اساس يقين و بصيرت باشد. «وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»

4- تا روحيه باور در انسان نباشد، نعمت‌ها نشانه خداوند شمرده نمى‌شود. «آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»

5- مطالعه طبيعت، راه تقويت ايمان و باور توحيدى است. «آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»

6- وجود انسان به قدرى با عظمت است كه خداوند آن را هم رديف كره زمين قرار داده است. فِي الْأَرْضِ‌ ... فِي أَنْفُسِكُمْ‌

7- خودشناسى، راه خداشناسى است. آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ‌ ... فِي أَنْفُسِكُمْ‌

8- مشكل اساسى كفّار و بى‌دينان، سطحى نگرى آنان است و خداوند آنان را از اين جهت مورد توبيخ قرار مى‌دهد. «أَ فَلا تُبْصِرُونَ» (بصيرت، به معناى نگاه عميق و دقيق است)

9- نگاهى كه همراه با بصيرت نباشد، قابل توبيخ و سرزنش است. «أَ فَلا تُبْصِرُونَ»

10- سرچشمه‌ى رزق، در آسمان است. (باران، نور، باد، ابر و هوا و ...) «وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ»

11- هرگونه خير و بركت يا قهر و عذاب الهى، به عنوان پاداش يا كيفر از آسمان نازل مى‌گردد. فِي السَّماءِ ... ما تُوعَدُونَ‌

12- آسمان و زمين، تحت ربوبيّت و تدبير الهى در مسير كمال است. «فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»

13- تأمين و تقدير روزى زمينيان در آسمان‌ها، نمودى از ربوبيّت گسترده خداوند در آسمان و زمين است. «فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»

جلد 9 - صفحه 252

14- قدرت نطق و سخن گفتن، از مواهب ويژه پروردگار به انسان است كه خداوند براى حقيقى بودن سخن و وعده‌ى خود، به سخن گفتن بشر مثل مى‌زند. «إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»

فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ‌: پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين، إِنَّهُ لَحَقٌ‌: بدرستى كه امر مذكور از آيات و روزى موعود هر آينه راست و درست است، مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ‌: در حالتى كه مانند آنست كه شما سخن مى‌گوئيد، يعنى همچنانكه شما هيچ شكى نداريد در سخن گفتن خود، بدانيد شكى نيست در حقيقت روزى مقدر و وعده معين؛ يا در آسمان است روزى شما و آنچه به آن موعود شده‌ايد، پس قسم به پروردگار آسمان و زمين كه حق است مثل آنچه شما سخن مى‌گوئيد.

تنبيه: آيه شريفه اشعارى دارد به معتقدين خداوند سبحان و متدينين به ديانت اسلام و قرآن كه خداوند منّان بر آن تصديق و باور داشتن آنان كلام خود را تنظير فرموده به كلام بندگان كه قسم به پروردگار آسمان و زمين اين آيات حق و صدق است مثل آنچه شما تكلم مى‌كنيد و البته تأمل در اين فرمايش باعث شرمسارى و خجالت بندگان خصوصا اهل ايمان خواهد بود، كيست در عالم، كلام خالق خود را باور نمى‌دارد تا خدا براى قبول آن سوگند ياد فرمايد؟

عبرت: اصمعى گويد: روزى از مسجد بصره مى‌رفتم، در راه اعرابى دزدى از دزدان جلف بر شترى نشسته و شمشير حمايل و كمانى در بازو افكنده، در گذر آمد. چون نزديك رسيد سلام كرد گفت: از كدام قبيله‌اى گفتم: از بنى الاصمعى. گفت: اصمعى نيستى؟ گفتم: بلى. گفت: از كجا آئى؟

گفتم: از جائى كه تلاوت كلام خدا مى‌كردند. گفت: خدائى را كلامى هست كه آدميان توانند آن را بخوانند؟ گفتم: بلى. گفت: بخوان، من سوره و الذاريات خواندم، چون به اين آيه رسيدم‌ (وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ) گفت: اى اصمعى به خداى بر تو سوگند مى‌دهم كه اين كلام خداست كه به حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله فرستاده؟ گفتم: به حق آن خدا كه آن حضرت‌

جلد 12 - صفحه 265

را به خلقان فرستاده اين كلام خدا است كه به او نازل فرموده.

چون اعرابى اين كلام از من شنيد از شتر به زير آمد و آن را نحر كرده پاره پاره نمود و روى پوست گذاشت گفت: مرا يارى كن تا اين را به فقرا رسانم.

پس تيغ را بشكست و كمان را در زير خاك پنهان كرد و گفت: (وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ) و من نفس خود را ملامت نمودم كه اى نفس سالهاست كه تو اين آيه مى‌خوانى و متعظ نمى‌شوى، اعرابى جلف يكبار استماع نمود متعظ شد.

پس من اعرابى را نديدم تا زمانى كه به حج رفتم. روزى در طواف بودم از پشت سر كسى مرا صدا نمود، نگاه كردم همان اعرابى را ديدم كه بواسطه كثرت طاعت و عبادت ضعيف و نحيف شده پوست به استخوان چسبيده و زرد گشته، پس از سلام مرا به مقام حضرت ابراهيم عليه السّلام برد گفت: از كلام خدا مرا بشنوان. من همان سوره و الذاريات خواندم، چون به اين آيه رسيدم‌ (وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ) گفت: وجدنا ما وعدنا ربنا حقا: يافتيم آنچه پروردگار ما وعده داده بود حق و صدق، آنگاه گفت: چيز ديگر از اين كلام مى‌دانى؟ من خواندم‌ (فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ) اعرابى نعره زد گفت: كيست آنكه خدا را به غضب آرد و كيست كه تصديق قول او نكند تا سوگند ياد كند بر حقيقت قول خود، پس دو سه بار اين كلام را اعاده نموده و جان به حق تسليم نمود «1». (نعم ما قيل)

و كيف اخاف الفقر و اللّه رازقى‌

و رازق هذا الخلق فى العسر و اليسر

تكفل بالارزاق للخلق كلهم‌

و للضب فى البيداء و للحوت فى البحر


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»

وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22» فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»

ترجمه‌

همانا پرهيزكاران در بوستانها و كنار چشمه‌هاى روانند

با آنكه گيرنده و قبول كنندگانند آنچه را كه داد بايشان پروردگارشان همانا ايشان بودند پيش از اين نيكوكاران بودند

آنانكه كمى از شب خواب ميكردند

و در سحرها طلب آمرزش مينمودند

و در مالهاى ايشان بهره‌اى بود براى درخواست‌كننده و بى‌روزى مانده‌

و در زمين نشانه‌ها است براى يقين دارندگان‌

و در خود شما آيا پس نظر نميكنيد

و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده ميشويد

پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين همانا آن حق و درست است مثل آنكه سخن ميگوئيد.

تفسير

خداوند سبحان بعد از ذكر شمّه‌اى از احوال كفّار بيان فرموده حال اهل ايمان و تقوى را كه در آخرت ميان باغها و كنار نهرهاى جارى ميباشند و راضى و دل خوشند بنعم بى‌پايانى كه خداوند بايشان انعام فرموده چون در دنيا نيكوكار بودند كمى از شب را مى‌خوابيدند و سحرها بنماز و دعا و استغفار از خدا مشغول مى‌شدند چنانچه در تهذيب و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد هفتاد مرتبه استغفار نمودن در نماز وتر است آخر شب و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند براى آن و

جلد 5 صفحه 64

بخوابند و در تهذيب از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها ميخوابيدند ولى هر وقت يكى از آنها از اين پهلو بآن پهلو ميشد ميگفت الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و ممكن است تمام اينمعانى مراد باشد بحسب اشخاص و احوال و اوقات و در اموال ايشان علاوه بر حقوق واجبه الهيّه حقّى مفروض و مقرّر از خودشان بود براى كسيكه طلب كند و كسيكه طلب نكند با آنكه فقير و مستحق باشد و در كافى از صادقين عليهما السلام محروم بمحارف تفسير شده كه باز مانده از كسب و روزى را گويند و در زمين دلائلى بر علم و قدرت و وحدت و رحمت و حكمت الهى موجود است كه از شماره بيرون و از ستاره افزون مى‌باشد لذا گفته‌اند در هر چيزى براى خدا نشانه‌اى است كه دلالت بر يگانگى او دارد و هر چه در عالم موجود است نمونه‌اى از آن در وجود انسان يافت ميشود كه هر يك منفردا و تمامى مجتمعا دلالت تام بر وجود صانع خبير بصير عليم حكيم رحيم كريم قديم دارد لذا انسانرا عالم صغير خوانده‌اند كه در آن عالم كبير مندرج شده است و شرح اين جمله در كتب حكمت مفصّلا ذكر شده و اينجا محتاج به بيان نيست هر كس بهر عضوى از اعضاء ظاهرى و باطنى و بسر تا پاى خود جمعا نظر كند ميفهمد كه چه خالقى دارد ولى قدرى فكر و دقت ميخواهد تا يقين حاصل شود و چون آيات انفسى دلالتش واضحتر است از آفاقى آنجا للموقنين فرموده يعنى براى كسانيكه اهل تحصيل يقين ميباشند و اينجا افلا تبصرون يعنى مگر چشم نداريد كه به بينيد اگر چه مقصود اعمال ديده بصيرت و نظر عبرت است ولى تعبير فرق ميكند و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه خدا تو را شنوا و بينا خلق فرموده خشم ميكنى و خشنود ميشوى و گرسنه و سير ميگردى و اينها همه از آيات الهى ميباشند و قمّى ره نيز مانند آنرا نقل نموده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه بچه چيز شناختى پروردگار خود را فرمود بفسخ عزيمتها و نقض همتها چون همّت نمودم پس مانع شد از همّ من و عزم كردم پس حكم كرد بر خلاف عزم من دانستم كه مدبّر امور غير از من است و در توحيد مانند اين سؤال و جواب را نيز از آنحضرت‌

جلد 5 صفحه 65

نقل نموده است و گفته‌اند مايه ارتزاق بنى آدم باران است كه از آسمان ميبارد و بسبب آن ارزاق عباد تأمين ميشود و عذاب الهى بر اهلش از آسمان نازل ميگردد و بهشت فوق آسمان هفتم است و اين مراد از و في السماء رزقكم و ما توعدون است و از امام مجتبى عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از ارزاق خلق فرمود در آسمان چهارم است و بقدر قسمت هر كس نازل ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه باران از آسمان نازل ميگردد پس بيرون ميآيد از زمين بسبب آن قوتهاى اهل عالم و مراد از ما توعدون اخبارى است كه راجع برجعت و قيامت و غيرها از آسمان ميرسد و بعضى گفته‌اند مقصود آنستكه روزى بندگان و هر چه بهر كس برسد از خير و شرّ در آسمان بتقدير الهى مقدّر شده خواه بر حسب وعده باشد خواه نباشد و با قطع نظر از اقوال و اخبار بنظر حقير محتمل است مراد از سماء عالم بالا باشد چون مشتق از سموّ است و بر جهت علو اطلاق ميشود و نزول هر فيض و هر نعمت و هر بلا و محنتى از عالم بالا در اينعالم مسلّم است و مواعيد الهيّه هم به اين منوال است و در خاتمه خداوند قسم ياد فرموده بعزت و جلال خود كه آنچه ذكر شد از عذاب كفّار و نعيم ابرار و وجود آيات و تقدير ارزاق حقّ است مانند آنكه ناطق بودن انسان حق است و جاى شبهه و ترديد نيست يعنى باين وضوح و ظهور است پس بايد باين درجه يقينى و مورد اطمينان باشد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَوَ رَب‌ِّ السَّماءِ وَ الأَرض‌ِ إِنَّه‌ُ لَحَق‌ٌّ مِثل‌َ ما أَنَّكُم‌ تَنطِقُون‌َ «23»

‌پس‌ قسم‌ ‌به‌ پروردگار آسمان‌ و زمين‌ ‌اينکه‌ حق‌ ‌است‌ مثل‌ آنچه‌ هستيد نطق‌ ميكنيد.

فَوَ رَب‌ِّ السَّماءِ وَ الأَرض‌ِ إِنَّه‌ُ لَحَق‌ٌّ ‌يعني‌ روزي‌ ‌شما‌ و آنچه‌ ‌که‌ وعده‌ داده‌ ‌شده‌ بشما ‌هر‌ آينه‌ حق‌ و ثابت‌ ‌است‌ و تخلف‌ پذير نيست‌، ‌با‌ چند تاكيد قسم‌ آنهم‌ ‌به‌ پروردگار و كلمه‌ ان‌ّ و جمله اسميه‌ و لام‌ تاكيد.

مِثل‌َ ما أَنَّكُم‌ تَنطِقُون‌َ وجه‌ تشبيه‌ گفتند همين‌ نحوي‌ ‌که‌ مي‌دانيد آنچه‌ مي‌گوئيد بدانيد ‌که‌ ‌ما توعدون‌ ‌هم‌ حق‌ و ثابت‌ ‌است‌ لكن‌ آنچه‌ بنظر نزديك‌ مي‌ آيد ‌پس‌ ‌از‌ بيان‌ مقدمه‌اي‌ و ‌آن‌ اينست‌ ‌که‌ موجودات‌ امكانيه‌ ‌را‌ گفتند ‌از‌ چهارده‌ قسم‌ بيرون‌ نيست‌ جواهرات‌ خمسه‌ و اعراض‌ تسعه‌ امّا اعراض‌ ‌که‌ بنفسه‌ وجود پيدا نمي‌كند زيرا معناي‌ عرض‌ اذا وجد ‌في‌ الموضوع‌ مثل‌ كم‌ و كيف‌ و اعراض‌ نسبيه‌ و اما جواهرات‌ خمسه‌ عبارت‌ ‌از‌ عقل‌ و نفس‌ و جسم‌ و ماده‌ و صورت‌ ‌است‌ عقل‌ جوهر مجرد ‌از‌ ماده‌ و صورت‌ نفس‌ مجرد ‌از‌ ماده‌ دون‌ الصورة جسم‌ مركب‌ ‌از‌ ماده‌ و صورت‌ و ماده‌ بدون‌ صورت‌ تحقق‌ پيدا نمي‌كند و گفتند شيئيت‌ شيئي‌ ‌به‌ صورت‌ ‌است‌ نه‌ ‌به‌ ماده‌، هيولا ‌در‌ بقاء محتاج‌ صورت‌، تشخص‌ كرد صورت‌ ‌را‌ گرفتار. و مراد صورت‌ نوعيّه‌ ‌است‌ نه‌ صورت‌ شخصيه‌ ‌که‌ ‌از‌ عوارض‌ ‌است‌ و صورت‌ نوعيه‌ عبارت‌ ‌از‌ فصل‌ مميّز ‌است‌ ‌بين‌ الانواع‌ و فصل‌ مميز انسان‌ ‌از‌

جلد 16 - صفحه 274

ساير انواع‌ نطق‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند (الانسان‌ حيوان‌ ناطق‌) ‌پس‌ مشخص‌ و مميّز انسان‌ نطق‌ ‌است‌ لذا ساير حيوانات‌ ‌را‌ صامت‌ ميگويند و نطق‌ اظهار ‌ما ‌في‌‌-‌ الضمير ‌است‌.

وَ ما تُوعَدُون‌َ ‌هم‌ ظاهر مي‌كند آنچه‌ ‌در‌ غيبت‌ تقدير ‌شده‌ بمنصه ظهور مي‌ رسد و اللّه‌ العالم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 23)- لذا برای تأکید مطلب در این آیه سوگند یاد کرده، می‌گوید:

«سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حق است، همان گونه که شما سخن می‌گوئید» (فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ).

کار به جائی رسیده است که خداوند با آن عظمت و قدرتش برای اطمینان دادن به بندگان شکاک و دیر باور و ضعیف النفس و حریص سوگند یاد می‌کند که آنچه به شما در زمینه رزق و روزی و وعده‌های ثواب و عقاب قیامت وعده داده شده همه حق است، و هیچ شک و تردیدی در آن نیست.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع